تبادل
لینک هوشمند
دانشجویان بلوچ زیادی وارد دانشگاهها شدند . در این سالها اساتید بلوچ نامداری چون دکتر دانش نارویی ، دکتر گمشاد زهی ، دکتر خسرو ریگی و ....در دانشگاه حضور داشتند و بدلیل مسئولیت هایی که داشتند در افزایش عددی و کمی دانشجویان بلوچ تاثیر گذاز بودند . بیراه نیست که این طیف را نسل پیشرو و اول بلوچ بدانیم . با وقوع انقلاب اسلامی دو اتفاق مهم افتاد : اتفاق اول گرایشات چپ و مارکسیستی بسیاری از دانشجویان و گرایشات خاص اساتید مذکور سبب شد که در ساختار انقلابی آنزمان که بیشتر بر مبنای نه شرقی و نه غربی و مذهبی بود بسیاری مهاجرت را ترجیح دهند .
اتفاق دوم : همگونی و هماهنگی بیشتر سیستانیها با حکومت مذهبی انقلابی بود که هم حکومت ترجیح داد با سیستانیها کار کند و هم سیستانیها با بهره برداری از این فرصت تاریخی به رشد بیسابقه ای در افزایش کمی تحصیلکردگانشان داشته باشند که تا حالا این روند ادامه پیدا کرده است. . نسل اول بلوچ اینگونه بود که سوخت بدون اینکه فرصت داشته باشد نسل جایگزینی را تربیت کند.
نسل دوم تحصیلکردگان بلوچ :
نسل دوم تحصیلکردگان بلوچ که اگر طبق تقسیم بندی رازگو تحصیلکردگان بلوچ بعد از انقلاب را در نظر بگیریم
این نسل نیز مواجهه با دو سد بزرگ شدند . سد اول انقلاب فرهنگی بود : بعد از انقلاب فرهنگی در سال 59 و تعطیلی دانشگاهها تا سال 63 خیلی از دانشجویان بلوچ یا به استخدام دستگاههای مختلف دولتی شدند و یا ترجیح دادند که به خارج از کشور مهاجرت کنند و یا درجنگ حاضر شدند و این مساله رکود تحصیل حتی تا سالهای دهه هفتاد را سبب شد. سد دوم گزینشهای سختگیرانه و خاصی بود که پس از بازگشایی دانشگاهها در مورد دانشجویان بلوچ اعمال شد و از این منظر تا سالها میانی دهه هفتاد این روند ادمه پیدا کرد.
نسل میانی و دوم بلو چ که تحت همین شرایط رشد یافت ویزگیهای خاص خود راپیدا کرد . این نسل که البته بیشتر چهره های دانشگاهی آن مد نظر نوشته ما هستند همراه با دیگر تحصیلکردگان متاثر از شرایط سیاسی کشور و رشد مذهبیون بلوچ سنی به نسلی منفعت گرا و فاقد آرمان بدل شد که هیچ دغدغه ای به غیر از ارضاء و اقناع منفعت شخصی اش نیافت . نه دغدغه اصلاح داشت و نه دغدغه توسعه و نه توانست جریان مستقل خودش را بوجود آورد . با همه کس و هر جریانی جور بود یک نسل منفعت گرا که مدعی بود تمام مردم باید با احترام و با رای خود آنها را به مجلس و به شوراها برسانند و بدون اینکه کوچکترین توجهی داشته باشند که در مقابل نفعی که مردم به آنها رسانده اند قدمی برای آرمانها و دغدغه های مردم بردارند .
می توانستی ببینی که این نسل در جریان جلسات خصوصی شان چه می گویند و وقتی که در عمل قرار می گرفتند آنچه را که نفعشان بود انجام می دادند. چهره های شاخص این نسل را بسادگی می توان یافت. در مقابل زیاده خواهی مذهبیون نایستادند ، در مقابل جهالت طایفگی حرف نزدند و از همه مهمتر در برج عاج نشسته بودند و منتظر کرنش نسل بعدی.
نسل سوم تحصیلکردگان بلوچ :
آیا این نسل متولد شده است ؟ بنظر من کمی زود است برای این نسل جشن تولد برگزار کنیم اما می شود مشاهده که نسل جدیدی از تحصیلکردگان جدید بدون راهبری و هدایت نسل کذشته تربیت شده اند و این به برکت افزایش عددی و کمی تحصیلکردگان بلوچ در طی این سالهاست . این نسل از جریان مذهبی جامعه نارضی است. از ساختار اجتماعی خشک و غیر قابل انعطاف استان ناراضی است می خواهد با گفتگو و بحث آرمانهایش را مجددا" تعریف کند، می خواهد جریان مستقل خویش را تعریف کند ، می خواهد با برائت از نسل منفعت طلب پیشین تحصیلکردگان با نقد از درون و اصلاح از پایین به یاری جامعه اش بشتابد به مردمی که خود اسیر نگرشهای دگم و ایستایند.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب